سهل بن سعد ساعدى مى گوید : جبّه اى از پشم سیاه و سپید براى پیامبر بزرگوار اسلام دوختم كه حضرت از دیدن آن به شگفت آمد و با دست مباركش آن را لمس كرده ، فرمود : نیكو جبّه اى است . مردى اعرابى كه آنجا حاضر بود گفت : این جبّه را به من عطا كن ! حضرت بى درنگ آن را از تن مبارک برداشت و به او بخشید.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
حکایت ها،
،
:: برچسبها:
حکاایت,
داستان,
بخشش,
,